سرخط خبرها

زبان پارسی همچون رودی است که دلم می‌خواهد در آن شنا کنم | گفت‌وگویی کوتاه با «دورتا سوآپا» مترجم لهستانی ساکن ایران

  • کد خبر: ۱۹۰۳۸۴
  • ۰۱ آبان ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۴
زبان پارسی همچون رودی است که دلم می‌خواهد در آن شنا کنم | گفت‌وگویی کوتاه با «دورتا سوآپا» مترجم لهستانی ساکن ایران
دورتا سوآپا دختری لهستانی است که به دلیل علاقه‌اش به فرهنگ ایرانی چندین سال در ایران زندگی می‌کند و از ابتدای تحصیلات خود بر ادبیات داستانی زبان پارسی نیز مطالعات زیادی انجام داده است.

گروه فرهنگ | شهرآرانیوز؛ با خواندن اشعار سعدی و مولانا با ادبیات و فرهنگ ایران آشنا شد و بنا به گفته خودش عمق کلام این دو شاعر ایرانی آن‌قدر در او تاثیرگذار بود که تصمیم گرفت برای شناخت و درک بهتر فرهنگ مردمان این سرزمین در دانشگاه لهستان رشته «ایران شناسی» را انتخاب کند و تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه دهد و در دانشگاه هم‌زمان با ادامه تحصیلات زبان و ادبیات پارسی را آموخت. «دورتا سوآپا» بعد از اتمام تحصیلاتش در لهستان برای اینکه از نزدیک با فرهنگ مردم ایران آشنا شود به این کشور سفر کرد و در دانشگاه تهران مشغول به خواندن دکتری تاریخ شد. او به دلیل علاقه‌اش به فرهنگ ایرانی چندین سال در ایران زندگی می‌کند و از ابتدای تحصیلات خود بر ادبیات داستانی زبان پارسی نیز مطالعات زیادی انجام داده است. این مترجم رمان «خواب زمستانی» به قلم گلی ترقی را به زبان لهستانی برگردانده که با استقبال خوبی از سوی مردم لهستان روبرو شد. علاوه بر این نیز آثار دو نویسنده لهستانی از جمله مجموعه داستانی «کمد» اثر اولگا توچوکارک برنده جایزه نوبل ادبیات و مجموعه شعر «رنجش و شادمانی» به نویسندگی آنا اشویر توسط او به زبان پارسی ترجمه و در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت وگوی ما با اوست.  

خانم سوآپا درباره علاقه‌مندی خود به یادگیری زبان و ادبیات پارسی کمی بیشتر بگویید و چه شد که به ایران آمدید؟

خوب آشنایی من بیشتر از راه ادبیات و فرهنگ ایران صورت گرفت. وقتی ترجمه لهستانی بیت‌های سعدی و مولانا را می‌خواندم، به عمق تازه‌ای از مفهوم زندگی پی بردم که می‌توانست مسیرزندگی‌ام را هدفمند و معنادارکند. دوست داشتم زبان پارسی را بیشتر درک کنم تا مردم ایران و فرهنگ ایرانی را بهتر بشناسم و سفر به ایران کاملا برایم طبیعی بود. وقتی با فرهنگ جدیدی آشنا می‌شوی بهترین کار قرار گرفتن درکنار آن مردمان است. قطعا می‌توان از راه دور فرهنگی را شناخت اما زندگی درآن فرهنگ درک بهتری به آدم می‌دهد.

باتوجه به اینکه در تقویم ایران، امروز روز نثر فارسی است  و به نام بیهقی نامگذاری شده است، دوست داشتم نظرشما را درباره تاریخ بیهقی بدانم و اینکه آشنایی شما با این تاریخ‌نویس بزرگ زبان فارسی چقدر است؟

تاریخ بیهقی نمونه بسیار خوبی در ادبیات ایران است چرا که ادبیات و تاریخ از گذشته رابطه تنگاتنگی با یکدیگر داشته‌اند. ادبیات همیشه در تاریخ حکم شواهد را داشته که گزارش تاریخ‌نویسان را تایید می‌کرده و در بستر تاریخ شکل می‌گرفته است. همچنین تاریخ نیز در شعرهای گوناگون انعکاس پیدا می‌کرده و حاکمان در ایران برای تثبیت جایگاه خود از ادبیات استفاده می‌کردند. مورخان ادیبان دربار بودند و تعداد چشمگیری از مطالب تاریخی در ادبیات قدیم نیز به عنوان داستان یا حکایت بوده‌اند. تاریخ بیهقی نیز هم به لحاظ ادبی باارزش است و هم از نظر تاریخی بیانگر حقایق می‌باشد.

شما رمان «خواب زمستانی» نوشته گلی ترقی را به فارسی ترجمه کرده‌اید، علت اینکه به سراغ ترجمه پارسی به لهستانی این رمان رفتید چه بود؟

کتاب‌هایی که من ترجمه کرده‌ام در فضای مجازی در کشور لهستان منتشر و با استقبال خوبی مواجه شده‌اند. رمان «خواب زمستانی» به قلم گلی ترقی رمانی است که در دهه چهل منتشر شده و فضای داستان برهه‌ای از زندگی را نشان می‌دهد که آدم‌ها دیگر توان زندگی دسته جمعی را ندارند و از طرفی دیگر قادر به پذیرفتن مسئولیت فردی نیز نیستند و بین سنت و مدرنیته مانده‌اند. این مسئله برای من مهم بود و وقتی که به سراغ ترجمه این رمان رفتم، به مخاطبی فکر می‌کردم که شاید برایش مهم نباشد رمان ایرانی می‌خواند اما محتوای داستان نشان می‌دهد که چقدر گذر زمان تاثیرگذار است و در زندگی می‌تواند چه اتفاقاتی بیفتد که آدم حساب زمان را از دست بدهد و بعد از مدتی متوجه شود که همه چیز سریع گذشته است.

به طور کلی به عنوان مترجم لهستانی که با زبان ایرانی آشناست ادبیات مدرن را می پسندید یا زبان پارسی کهن؟

زبان مدرن همچون درخت است و زبان کهن مانند ریشه آن. قطعا زبان مدرن را بدون توجه به زبان کهن نمی‌توان بررسی و درک کرد و باتوجه به اینکه بیشتر بر ادبیات داستانی مدرن ایران کار کرده‌ام می‌توانم بگویم که تاثیر متون کلاسیک ایرانی بر ادبیات مدرن غیر قابل انکار است.

 تاکنون چه کتاب‌هایی را به زبان لهستانی برگردانده‌اید؟

تازه ترجمه «خواب زمستانی» گلی ترقی را به پایان رسانده‌ام. این کتاب به همت انتشارات شمع و مه با همکاری یک ناشر لهستانی به زودی چاپ و در جشنواره بین‌المللی ادبی «کنراد» که حدود یک ماه دیگر در کراکف لهستان برگزار می‌شود، رونمایی می‌شود. کراکف به هنگام این جشنواره افتخار پذیرایی دو نویسنده ایرانی را خواهد داشت: گلی ترقی و محمود حسینی‌زاد که مجموعه داستان وی نیز به زودی در لهستان منتشر می‌شود. اما قبل از اینکه به ترجمه کتاب روی بیاورم تعدادی از داستان‌های ایرانی را در نشریات لهستانی (و بیشتر مجازی) منتشر کرده‌ام، از جمله داستان‌هایی از آتوسا افشین‌نوید، شیوا مقانلو، بلقیس سلیمانی، به‌روژ ئاکره‌یی، علی اشرف درویشیان، فریاد شیری، منصور یاقوتی، پیمان اسماعیلی و ...

با توجه به اینکه خودتان هم شعر می‌گویید، با شاعران خراسانی به عنوان شاعران مهم و تاثیرگذار زبان پارسی آشنا هستید؟

بله آشنایی دارم. با شاعرانی همچون اخوان ثالث و محمد مختاری آشنایی دارم، به شعر علاقه‌مند هستم و بدون آن نمی‌توانم نفس بکشم اما خیلی متخصص در زمینه شعر نیستم. از طرفی به اشعار شاعران خراسانی ازجمله غلامرضا بروسان و نازنین نظام شهیدی علاقه‌مندم.

شما آثار محمود دولت آبادی را نیز خوانده‌اید. نظر شما درباره آثار این نویسنده چیست؟

همه آثار ایشان را نخوانده‌ام، اما مجموعه یادداشت‌های «نون نوشتن» محمود دولت آبادی را دوست داشتم. دولت آبادی در این کتاب جمله زیبایی دارد که می گوید: اندیشیدن باید به مثابه یک کار مهم تلقی شود. بند زبان را باید ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم. برای گفتن همیشه وقت است، اما برای اندیشیدن ممکن است دیر شود.

در ادامه دوست داشتم بدانم اگر بخواهید ایران را برای هموطنان لهستانی خود معرفی کنید از کدام یک جذابیت ها خواهید گفت؟

در یک یا دو جمله نمی توان واقعا ایران را توصیف کرد، مگر می شود جای جای ایران سفر کرد  و همه این زیبایی ها را دید و فقط یک جذابیت را انتخاب کرد. تنوع آداب و رسوم و فرهنگ آن‌قدر در این کشور زیاد است که به قول شما آشنایی با همه این چیزها ثواب دارد و نمی‌توان جای خاصی را پیشنهاد داد و هر فردی از سفر معیارهای خودش را دارد. درباره تنوع فرهنگی فقط می‌توانم همین را بگویم که وقتی چند سال پیش به موزه ملی ایران برای بازدید رفته بودم و آثار متنوع را نگاه می‌کردم، فکرم درگیر این موضوع بود که اگر صد سال عمر کنم بازهم نمی‌توانم بگویم ایران را کامل شناخته‌ام زیرا فرهنگ و تاریخ این کشور خیلی جا برای کشف دارد.

مردم لهستان چقدر با زبان و ادبیات پارسی آشنا هستند و آیا علاقه‌مندند که این زبان را بیاموزند؟

خوب برای اینکه علاقه به وجود بیاید در ابتدا باید شناخت نسبت به این زبان وجود داشته باشد. مردم لهستان خیلی با ادبیات ایران آشنا نیستند و ارزیابی کردن در این مورد بسیار سخت است.

تاکنون زندگی در ایران برایتان چگونه بوده است؟

زندگی درایران ویژگی‌های خودش را دارد. درزمانه ای هستیم که همه جا بهشت نیست و به عنوان انسان درجایی به دنیا نمی‌آییم که خوشبخت باشیم. در فرهنگ ایرانی تضاد زیاد است اما آنچه من از جامعه ایرانی دیده‌ام این‌طور می‌توانم بیان کنم که یک ایرانی نسبت به انسان دیگر بی تفاوت نیست. این مسئله در جاهای دیگر کمتر وجود دارد و این برای من خیلی مهم است.

اگر بخواهید ادبیات و زبان پارسی را توصیف کنید چه می گویید؟

زبان پارسی برای من مثل رودی است که دوست دارم در آن شنا کنم و به دریا برسم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->